بلاخره تموم شد
سلام گلکم خب بعد از دو هفته تاخیر دیگه میخوام مامان منظمی باشم و زود به زود پست بذارم اول از همه بگم از تموم شدن امتحاناتم که چهارشنبه تموم شد تو این دو هفته یه کم اذیت شدم .آخه موقع درس خوندن مجبور بودم تو رو ببرم پیش زندایی یا اون بیا خونمون تا ازت مراقبت کنه دو بار هم بردمت پیش دختر خالم یعنی عزت تا با فاطمه زهرا که خیلی دوست داره ،بازی کنی و اینجوری من بتونم تو خونه درس بخونم.و جاهای دیگه ...اما بعضی مواقع دلم شور میزد و نگرانت بودم که نکنه خدایی نکرده یه چیزیت بشه ،یه بارهم وقتی ازم دور شدی زدم زیر گریه نمیدونم چرا . گاهی اوقات هم میشد که کسی نبود ازت نگهداری کنه و مجبور بودم ...